نتایج جستجو برای عبارت :

شوهر عمه داستان

صبح توی پیاده رو و خیابان ،  پروانه ها توی سر و صورتم بودند. به قدری نزدیک،  که مخمل بالهاشان را می دیدم.باید قصه ای بنویسم با جمله ای ، که در اول هر فصل از قصه تکرارش کنم:( آن بهاری که همه جا پر از پروانه بود)و هر فصل را روایت کنم.مهم نیست محتوای روایت ها چه باشند. مهم پروانه ها هستند که باید در اول هر فصل ، حضورشان تاکید شود.
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین جستجو ها

محمد رضا مهری | گاه نوشت ها نوشته های آرتادخت Ann Beeducated آموزش زبان و ادبیات عربی نگهدارنده کیسه زباله مدل جدید خدمات پکیج رادیاتور در شیراز شرکت آشیان دُر | مرکز فروش درب سکشنال ایمن گذر | درب سکشنال | درب سکشنال زیرسقفی کلیپ های اسلامی لونا