نتایج جستجو برای عبارت :

انشادرموردادمهاییکه هرروزازکنارشان میگذریم

نمیدونم چه اتفاقی میفته که آدما انقدر سطحی میشن و دیگه چیزی نیست که براشون جذاب باشه!رفاقت، محبت، صمیمیت! ما عمیقا بهشون نیاز داریم.اما انقدر سطحی از همه چیز، آدما‌ و احساسات ميگذريم که یادمون میره، شاید اینا آخرین بار باشه.شاید هرگز تکرار نشه.میدونی، نمیشه دلگرم‌ بود به بودن کسی این‌روزا. عجیبه.خیلی عجیب‌.
دیروز امتحان فیزیو داشتم خیلی مسلط بودم و خوب خونده بودم اما استاد واقعا سوالای بیخودی داده بود ک.نمیدونم واقعا چی میشه:|
بعد از امتحان فیزیو امتحان عملی بافت داشتیم با اینکه از نظر خیلی از بچه ها سخت بود اما من خوب دادم
بعد امتحان اومدیم خوابگاه کلی خوابیدیم بعد رفتیم بیرون بعد اومدیم فوتبال دیدیم و باز حرف زدیم و تمام
از ی چیزی خوشم نمیاد ازینکه از ی جای حرفامون از شوخی ميگذريم و جدی میشیم و اینجاست که" ذ "ضد حال میزنم تو حالمو هی از .میگ
اینروزا بیشتر از کرونا نگران اعتماد از دست رفته، انسانیت از بین رفته و همدلی بر باد رفته‌ی بین آدما هستم.
چه راحت ازشون ميگذريم و زیر پا لهشون میکنیم
دیر یا زود این مشکل میخواد حل بشه ولی دیگه چطوری مثل سابق میخواییم بهم اعتماد کنیم و دوباره همون آدمای سابق باشیم و کنار هم زندگی کنیم؟
چطوری دوباره سرمون رو بالا بگیریم و به ایرانی بودن و فرهنگ و اصالتمون ببالیم؟
ماسکها رو برداریم تا چهره واقعیمون دیده بشه.
بیایید با هم مهربونتر باشیم.
یه ضرب
عادت میکنیم.به همه چیز عادت میکنیم،حتی به چیزهایی که یه روز ازشون متنفر بودیم،حتی به چیزهایی که هیچوقت فکرش رو هم نمیکردیم.حتی به چیزهایی که مطمعن بودیم اگه دیگه نداشته نباشیمشون زندگیمون تمومه،خیلی زودتر از اون چیزی که فکرشو بکنیم عادت میکنیم.جوری که خودمون هم نمیفهمیم چطور تونستیم کنار بیایم و چطور برامون عادی شد،گذشت زمان ما رو غرق خودش میکنه و با همه چیز وفق میده حتی اگه نخوایم و مقابله کنیم،حتی اگه سخت باشه.! تنها چیزی که باقی می
.ورس 1 [رض]:یه گوشه ای از این دنیا یه جمع اجتماع كرد // «تهران» ، خیلی چیزا توش اشتراكنبین من و تو كه رد میشیم از كنار هم // این دیوار های دود زده نشستن كنار هممی بینن مارو ، ميگذريم آروم // ما از زیرش در میریم اونا منتظر بارونههه ، اگه بیاد بارون // همه نگاه ها به بالا رو به آسموناز شمال به كوه ،‌ از جنوب به دشت // از شرق به حكیمیه ،‌ از غرب به كرج راه دارهتو دلش نه میلیون آدمو جا داده // برای فقر، فخر اشتها دارهبه منم پا داده قدم بزنم توش // ببین
به نام خدا
و ان شاء الله برای رضای خدا
در نظام سازی فقهی ما با دو سوال جدی و مهم مواجه هستیم ؛ سوال اول : آیا نظام سازی فقهی امکان عقلی و ذهنی دارد؟ بله ؛ و دلیل ما نظرات و صحبت های برخی از فقهایی است که در این زمینه مطالعه و فعالیت کرده اند و همچنین در آثار خود به وقوع عقلی و ذهنی این موضوع پرداخته اند مثل شهید صدر (ره) و . البته که برخی از حضرات به اصطلاح روشنفکر ما در وقوع عقلی و ذهنی نظام سازی فقهی اشکال وارد کرده اند اما به علت عدم اطاله کلام ا
بعضی وقتها دوست داری بروی و گم بشوی.رفتن و گم شدنی واقعی و نه شعاری.
رفتنی از جنس ماندن و ولی همرنگ شدن چنان که استتار شوی میان جمع.
مثل درخت شوی میان جنگل درختی درست شبیه بقیه درختان که وقتی از کنارشان ميگذريم به یاد نمیاریم کدام کدامین یک بود.
و وقتی خاطرات را جستجو میکنیم از جنگل میگوییم و نه درخت.
بعضی وقتها دوست دارم اینگونه شوم ولی غمی و کسالتی مورفین طور وجودم را میگیرد.
گم شدن اصلا بد نیست نوعی آسودگی دارد ولی اگر بتوانی اگر رویایی هر شب
چند وقته با اونکه خیلی کم میخوابم در واقع خیلی خیلی خیلی کم میخوابم و چند وقت اخیر مدام تا صبح بیدارم بود.صبح ها عموما شیش و یا هفت میخوابم تا ده و یازده و بعد میرم یه دور میزنم و بعد میاد یه چرخی تو مجازی یه فیلم میبینم یه کتاب ورق میزنم و همینطور میگذره .همون زمان هایی که کم میخوابم هم دائم دارم خواب های مسخره میبینم.از خواب جنگ تا خواب یه ادم دور تا خواب یه اینده ی نامعلوم تا خواب اتفاق هایی که نگرانم که نیافته هرچی خواب مزخرف که فکرش و میکنی
خب امروز که داشتم فکر میکردم اولین مطلبم رو چی بذارم تصمیم گرفتم درباره یکی از مهم ترین مسایل بنویسم . مهمترین و مقدم ترین مسایل .یکی از همون مسایلی که گفتم معمولا بهش فکر نمیکنیم در حالی که از مهم ترین چیز هایی هست که باید دربارش فکر کرد ، صحبت کرد ، نظر داد.شاید مشکلات و تشویش های زیادی در زندگی هر کدوممون باشن که به نظر پیچیده میان ، مارو سردرگم و ناامید میکنن . ولی باور کنید بعد یکم دقت معلوم میشه ریشه خیلی ازینها برمیگرده به همین مسایل ظاه
به این کودک نگاه کنید!!!
یک جوجه در دست چپ و پولی در دست دیگرش و چشمانی که معصومانه و مضطرب طلب یاری میکنند .
بخوانید داستان این کودک هندی را :
کودک هندی در شمال شرق کشور در Sairang منطقه Mizoram در حال دوچرخه سواری بود که ناگهان با دوچرخه، جوجه مرغ همسایه را زیر گرفت.
این پسربچه مرغ را در دست گرفته و با پولی که داشت به بیمارستان نزدیک خانه رفت و از دکتر خواست تا مرغ را درمان کند.
عکسی که از وی و داستانش در بیمارستان گرفته شد، به سرعت وایرال شده و در سا
میگن خدا خیلی وقتها ما رو تو یه سری شرایط قرار میده صرفا برای اینکه واکنش ما رو ببینه. ببینه که بعد از قرار گرفتن تو اون شرایط حالمون چطور میشه. حالمون خراب میشه یا بی تفاوت از کنارش ميگذريم. چقدر باید جون سخت بود که تو اوج جوونی نسب به بعضی چیزها که مهم ترین چیزهاست ریلکس باشی. چقدر باید توکلت زیاد باشه تا به خودت توی آینه بگی من به خدا اعتماد کردم پس اکی هست. و بعد لبخند بزنی دوباره بلند شی و سعی کنی با نشاط ادامه بدی. 
گاهی اوقات زندگی خیلی سخ
شب سومی که من از اینجا باهاتون حرف میزنم
امروز واستون چطور گذشت؟؟سخت و طاقت فرسا؟؟یا راحت و دلنشین؟؟؟
خیلی وقتا با خودم فکر میکنم مگه ما ادما کار نمیکنیم تا بتونیم راحت و اسوده زندگی کنیم؟تا شبا با خیال راحت سرمون رو بالش بزاریم زیر سقفی که از امن بودنش مطمینیم؟؟پس چرا بعضی وقتا خودمونو یادمون میره؟؟؟؟؟؟اصا کلا یادمون میره چرا و برای چه کسی داریم کار میکنیم؟!
تمام فکر و ذکرمون میشه تمرکز روی کارمون واسه اینکه موفق بشیم هر کاری میکنیم از خو
به من میگوید خودخواه و متکبر!
تو را میخوانند و اظهار نظر میکنند و در مقابل اظهاراتشان سکوت میکنی. عیبی ندارد. اما بیا و دیگران را هم بخوان. :|میگوید دیگر. چه کنم؟
ميگذريم!هعــــی!!!!!
نَفْس.درگیری با نفْس تو را دچار وضعیت مضحکی میکند. مبارزه با نفْس، نوعی دل  مشغول بودنِ به نفْس است.
ترکِ دنیا، معطوف ساختنِ توجه به دنیاست. لازم نیست دنیا را ترک کنی. دنیا را زندگی کن. اما ناظر دنیا باش نه برده‌ی دنیا. دو چشمِ تماشاگر باش نه یک کاسه‌ی آلوده‌ی حرص. ا
میگن خدا خیلی وقتها ما رو تو یه سری شرایط قرار میده صرفا برای اینکه واکنش ما رو ببینه. ببینه که بعد از قرار گرفتن تو اون شرایط حالمون چطور میشه. حالمون خراب میشه یا بی تفاوت از کنارش ميگذريم. چقدر باید جون سخت بود که تو اوج جوونی نسب به بعضی چیزها که مهم ترین چیزهاست ریلکس باشی. چقدر باید توکلت زیاد باشه تا به خودت توی آینه بگی من به خدا اعتماد کردم پس اکی هست. و بعد لبخند بزنی دوباره بلند شی و سعی کنی با نشاط ادامه بدی. 
گاهی اوقات زندگی خیلی سخ
بعضی وقتها دوست داری بروی و گم بشوی.رفتن و گم شدنی واقعی و نه شعاری.
رفتنی از جنس ماندن و ولی همرنگ شدن چنان که استتار شوی میان جمع.
مثل درخت شوی میان جنگل درختی درست شبیه بقیه درختان که وقتی از کنارشان ميگذريم به یاد نمیاریم کدام کدامین یک بود.
و وقتی خاطرات را جستجو میکنیم از جنگل میگوییم و نه درخت.
بعضی وقتها دوست دارم اینگونه شوم ولی غمی و کسالتی مورفین طور وجودم را میگیرد.
گم شدن اصلا بد نیست نوعی آسودگی دارد ولی اگر بتوانی اگر رویایی هر شب
در حدی بدبختم که نه تنها سرویس اینترنتم جمعه تموم میشه و چند روز هم هست از جهان واقعی قطع مون کردن،بلکه یه بیشعوری که امیدوارم بره زیر تریلی، سیم تلفن مون رو از باکس توی کوچه کلا کشیده بیرون و با توجه به خدمات بی نظیر مخابرات،احتمالا قراره تا ماه آینده تلفن و نت قطع باشه اونم برای کسی که کارش با اینترنته.حالا از خیر تفریحات ميگذريم.
اینو شنیدین که میگن مردم نیستن که دارن اموال عمومی رو تخریب میکنن؟شاید هم خودتون طرفدار این حرف هستین.من معتقد
از روز مادر که ميگذريم به روز پدر و میلاد امام علی(ع) میرسیم.همیشه دوست داشتم برم اعتکاف تا ببینم چجوریه!چه حسی داره ولی خب میترسیدم،نمیدونستم لیاقت میخواد اینجور جاها رفتن یا نه؟ اگه برم تحملشو دارم که سه روز خودمو بسپارم به خدا هرسال به بهانه درس و سختیهاش نمیرفتم.امسال زمان برگزاریش با کلاسهام تداخل نداشت ولی اصلاً تو فکرش نبودم که بخوام برم تا اینکه دوستم پیشنهاد داد که امسال بریم.گفتم دوستم آدم پایه ای هست باهاش خوش میگذره و قبول ک
دوچرخه‌ای برمیداریم تا چند ساعت مانده تا غروب در روستایی در میانمار را با رکاب زدن کشف کنیم. نقشه را نگاه میکنیم و مسیری را انتخاب میکنیم که چند ساعتی راه کنار رودخانه تا دریاچه‌ی منطقه است و بعد با چند دقیقه رکاب زدن از کنار دکه‌های میوه و سبزیجات فروشی و غذاخوری‌های محلی ميگذريم و از روستا خارج میشویم. از اینجای راه به بعد نور اریب خورشید است روی آسفالت و درختان موز و پاپایا بر جاده، رهگذران محلی وکشاورزان در زمین‌های زراعی پر از گل‌ه
بسم رب المهدی
 
عقیق فیروزه ای، داستانی است با سه روایت موازی که هریک مانند قطعات پازل یکدیگر را تکمیل میکنند؛ و روایت عشقی متفاوت و زندگی هایی متفاوتتر که به راحتی از کنار آنها ميگذريم. عاشقانه ای از جنس ایثار در زندگی ن و مردانی که گمنام، برای آسایش ما میجنگند و در کنار ما و میان مایند.
این داستان که بر اساس واقعیات است، ادای دینی به این گمنامان مهربان است؛ با اندک تغییر.روایت عقیق، فیروزه و رکاب.
دو نوجوان مانند تمام نوجوان ها؛ پر از بح
خسته ام. حدود دو ماه دیگه تازه 22 سالگیم تموم میشه و من خسته ام. از زن بودنم خسته ام. از زن دیده شدنم خسته ام. این که حتی با یه پیرهن و شلوار حین و موهای باز بتونم روی چمن های سبز دراز بکشم برام حسرته، به کنار. درد این جاست که حالام ول نمیکنید. مگه این حجاب لعنتی ای که باید باشه و شروع گند زدن به زندگی معموبی ماست واسه این نیست که از دست مردها راحت باشیم. هر چند که قبول ندارم، هر چند که اشتباهه، ولی مگه همینو نمیگید؟ پس چرا هم حجاب داریم و هم راحت نی
بنام خدایی که شکرگزاریش تسلی دلهاستدرهوای بارانی بهاری بدون چترراه می رفتم،تنهافارغ ازهمه،باریدن باران وشستن برگ درختان،شورشوره صدایش درتماس باآسفالت خیابان وکوچه هاطنین ونوای آرام بخشش،خلوتی گذرگاه هاازآدمیان حس عجیبی رابمن هدیه می دهد،خورشیدتابشش کم است ولی هست،این باران چه نعمتی است برای عشاقی که بهم عشق میورزن،تنهایی هم زیباست برای مرورخاطرات ازدست رفته وبازنگشته دوران نه دور،تلاطم تلقی این بی توازنی گذشته هاخودزیرباران تکرا
نگارش دهم درس اول با موضوع مرگ
دبیرمان موضوع مرگ برای نوشتن انشا داد، از آن روز تمام فکرو ذکرم مرگ شده بود!به مرگ انسان ها، تنها شدن اطرافیانشان،عزاداری،سیاه پوشی فکر می کردم اما باز هم به نتیجه ایی برای نوشتن نمیرسیدم.خواستم بیخیال نوشتن شوم و بروم و به دبیرمان بگویم:آخر مگر مرگ انسان ها هم نوشتن دارد؟؟؟!!خواستم قلم و کاغذم را بردارم که یک جرقه در ذهنم زده شد!!موضوع که فقط بر مرگ "انسان"تاکید نداشت،موضوع فقط مرگ بود!!قلمم روی صفحه ی سفید
ساعت چهار ونیم صبح هست و برف شدیدی میباره. هوا سردِ و سوز داره. منم نشستم توی آشپزخونه و دارم اماده میشم برای شروع یه روز جدید. از دیروزم اصلا راضی نیستم. داشتم فکر میکردم چقدر این که روزها از پس هم میان ترسناک. این که پشت هم چشم برهم زدن میگذرن ساعتها تا چشم باز میکنی میبینی شب شده و وقت خواب هست. احتمالا با چشم بر هم زدن هم سالها پس از هم میگذرند. میبینی؟ دو ماه دیگه سال ۹۹ میرسه و من هنوز کلی عقب موندگی و نقص دارم. میدونم نباید زمانو از دست بدم
لپ تاپ ایسوس Zenbook 3 Deluxe UX490uaیکی از جالب توجه ترین لپ تاپ هایی که به تازگی توسط ایسوس معرفی شده،  لپ تاپ ایسوس Zenbook 3 Deluxe
UX490ua میباشد. این لپ تاپ بیشتر برای خانم های خوش سلیقه و سخت پسند طراحی شده
و به عنوان یک هدیه ی شیک میتوان روی آن حساب کرد. لپ تاپ ایسوس
Zenbook 3 Deluxe UX490ua لپ تاپی سبک، لوکس، جذاب و در عین حال قدرت مند هست و تمام ویژگی های یک
لپ تاپ خیره کننده را به خود اختصاص داده است. زیبایی ظاهری این لپ تاپ ایسوس به حدی
ست که میتوان دل هر انسان زیبا
یکی از چیزایی که احساس میکنم، اینه که ما در مقابل اخبار به شدت منفعل شده ایم. میخوانیم، حداکثر یکی دو روز بر افکار عمومی تاثیرگذار است، آنها را از یاد میبریم و دنبال مسئله ای جدید میگردیم تا ذهن خود را یکی دو روز دیگر معطل کنیم تا مبادا به چیزهای اساسی تری فکر کنیم. (البته چون از دینامیک خبرنگاری خبر ندارم، نمیدونم واقعا به دنبال بعضی مسائل میرن تا پرسشگری کنن یا نه، اونا هم درگیر این گذر سریع اخبار شدن).
بعضی وقتها یک سری چیزها میبینم که واقع
امروز دو ملی‌پوش مطرح دوچرخه‌سواری ایران در برنامه سلام صبح بخیر شبکه سوم سیما حاضر شدند و از مشکلات خود دو رشته دوچرخه‎‌سواری کوهستان و تریال گفتند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ سپهر خمسه ملی پوش  رشته دوچرخه سواری و قهرمان رقابت های آسیایی به توضیح رشته تریال این ورزش پرداخت و گفت: رشته تریال بسیار رشته سختی است و حرکات بسیار مشکلی دارد و هر شخصی این حرکات را نمی تواند انجام دهد و بسیار صدمات در این رشته رخ می دهد.حسین زنجانیان دیگر مل
کتاب برای راهنمایی مربیان هنری
کتاب چگونه یک مربی هنری موفق باشیم  یک راهنمای جامع و کامل برای مربیان پیش دبستان و دبستان است که در آن راه رسیدن به موفقیت در تدریس هنر به کودکان را شرح داده شده . این کتاب در 6 بخش و 15 مطلب تخصصی به صورت ساده راهنمای مربیان هنری است مربیانی که تازه شروع به کار کرده اند و یا آنهایی که به دنبال ترقی و پیشرفت در تدریس و زندگی هستند در این کتاب به مربی آموزش داده میشود که چگونه تدریس کند چگونه کلاس پویا داشته باشد و
 

breadcrumb در سایت همانند یک مسیریاب برای کاربران عمل میکند که با کمک آنها کاربران سایت هایی که دسته بندی انبوهی دارند به راحتی با یک کلیک میتوانند به صفحات قبلی بازگردنند.استفاده از breadcrumb در سایت هایی که بر اساس سلسله مراتب خاصی طراحی شده اند باعث سازمان دهی بهتر مطالب و دسته بندی میشود و در نتیجه در سئوسایت نیز اثر گذار است

انواع breadcrumb درطراحی سایتبه صورت کلی ٣ نوع اصلی و مهم breadcrumb وجود دارد که در وب سایت های مختلف ممکن است با آن ها روبرو
هفته ای که گذشت از بس سرفه کرده بودم، به مرور هی از کیفیت صدای شش دنگ من کم میشد و دیگه دوشنبه وقتی صحبت میکردم مثل ماهی فقط لب هام ت میخورد و صدایی در نمیومد . حالا با اون وضعیت با قندون رفتیم شهروند خرید . یه لحظه قندون رفت قفسه پشتی، طبق عادت اومدم صداش بزنم دیدم حتی خودمم صدامو نمیشنوم . دیگه چرخ خرید و کیف و کاپشن هارو ول کردم و رفتم حضورا" از ایشان درخواست نمودم از کنار من ت نخوره . اونوقت یکی از این خانمهای مسن مهربون، او
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین جستجو ها

Jennifer آموزش ویژوال بیسیک و دانلود برنامه و دانلود موزیک و کانتر استریک lmnblog.parsablog.com کرک سالم بازیgta iv library city و تمام نرم افزار های مورد نیاز برای نصب بازی Lisa مرجع رسمی مقالات عطر روشنایی 耳聽過愛情 Yolanda مصالح ساختمانی