نتایج جستجو برای عبارت :

دانلود ایرانی 98

 
سینه ام تنگ شده و قلبم داخلش جا نمی شود. از آبسردکن آب برمی دارم و یک نفس می نوشم، آرام نمی شوم. بر می گردم روی صندلی ام. کیف کمری ام می لرزد. فاطمه است. نمی دانم جواب بدهم یا نه؟ می ترسم چیزی بپرسد و نتوانم جواب بدهم. شاید هم بخواهد همراهم بیاید. شاید از صدایم، بفهمد چطور فرو ریخته ام. دل به دریا می زنم:-جانم؟-کجایی داداش؟چقدر صدایش گرفته. معلوم است حسابی گریه کرده. به صلاح نیست بگویم دارم می روم تهران و از آنجا پرواز دارم به عراق. می دانم الان حا
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین جستجو ها

فوتبالیها آنچه از بودنی هایم خزائن شهرسازان Angel با سِلف آموز، خودت یاد بگیر فروش قطعات پکیج TEHRAN-ISFAHAN kosarprint چگونه براي كنكور و آزمون هاي استخدامي درس بخوانيم