نتایج جستجو برای عبارت :

دو نفر از خادمان امام زمان ک ولادت امام زمان گزارش دادن

باور نمیکند دل من مرگ خویش را
نه!
نه!
من این یقین را باور نمیکنم.
*خسته و ناراحت منتظر تاکسی بودم. یک ساعت از اذان گذشته بود ولی هنوز افطار نکرده بودم. قحط ماشین شده بود. هیچکس دلش برای دیگری نمیسوخت و البته باد شدیدی میوزید و برق شهر قطع شده بود. واقعا خسته بودم. یه لحظه دیدم یک موتوری با سرعت از کنارم رد شد و چند متر جلوتر مثل اینکه با من کار داشته باشد ترمز کرد. اولش ترسیدم و جیب هایم را زیر و رو کردم و هیچ چیز به جز کلیدهایم پیدا نکردم. خنده ام گ
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین جستجو ها

وبلاگ شخصی عباس محمدی معلم کلایی کلینیک کاشت موی دبیری فر،زیتون کارمندی مرکزپوست وموی زیتون طبقه5 در جستجوی ناکجا آباد WWE MODERN امیرحسین میرزانیا اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها مشاوره تلفنی سربازی انجام پروژه هایdatabase Eric Kevin