نتایج جستجو برای عبارت :

عی المیرا دهقانی

روز جمعه با کسلی و بی حوصلگی از خواب بیدار شدم. تقریبا ظهر شده بود. ی چایی دم کردم و رفتم همسرمو از خواب بیدار کنم تا باهم چایی بخوریم.اما همسرم بیدار نشد و متوجه شدم ک سخت سرما خورده. با مامانم تماس گرفتم و گفت ک واسش گل گاو زبون و آویشن دم کنم تا خوب بشه. من ک نه از آشپزی سر در میاوردم نه میدونستم وسایل مورد نیازم تو کدوم کابینت هستن.تا ب خودم اومدم و تونستم واسه همسرم دمنوش دم کنم دیگه ظهر شده بود. احساس ضعف شدید داشتم و همسرم توان بلند شدن و آشپ
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین جستجو ها

زيباتر بدرخشيد کیف کمری ورزشی طراحی سایت پهنه ی کویر مجله تحلیلی خودرو مجله اینترنتی نور فعالیت های روزانه آموزشی کلاس 8/2 بالی برای پریدن ... قبله عشق | امام حسین و نهضت عاشورا