نتایج جستجو برای عبارت :

مردمی که هر روز از کنارشان می گذریم

ميگردى بین مخاطب هایى که،تمامِ هفته را کنارشان گذراندى.ميگردى بین تمامِ آنهایى که،کِیفَت کنارشان کوک است.ميگردى بین صميمى ترین هابا معرفت ترین ها.تا پیدا کنى یک نفر را؛که جمعه ات راغروبِ جمعه ات رابرایت بسازدبرایت شیرین بسازد.نیست!نه این هفتهتا آخرِعمرت هم بگردى،پیدا نمى شودجمعه یار ميخواهد.غروبِ جمعه یار ميخواهد.یار اگر نباشد،تمامِ دلتنگى هاتمامِ خستگى هاتمامِ نا اميدى هاى هفته ات،بغض ميشود در گلویت و،نميترکد که نميترکد#علی_قا
این که سرقت و غارت برای بخش قابل توجهی از جامعه عادی شده است و افراد پرشماری بدون حجب و حیا و خجالت و در ملأ عام، اموال سرقتی از فروشگاه ها را روی دوش مي گذارند و مي روند، نشانه وحشتناکی از انهدام اخلاق در جامعه است. باید ترسید از زیستن در جامعه ای که شمار قابل توجهی از شهروندان عادی اش که هر روز از کنارشان مي گذريم، این ظرفیت را دارند که به طرفه العینی تبدیل به و تبهکار شوند!
ادامه مطلب
کاش مي‌شد تمامِ آدم‌های غمگین و تنهای جهان را در آغوش کشید، برایشان چای ریخت، کنارشان نشست و با چند کلامِ ساده، به لحظاتشان رنگِ آرامش پاشید و حالشان را خوب کرد.
کاش مي‌شد این را قاطعانه و آرام در گوشِ تمامِ آدم‌ها گفت؛ که غم و اندوه، رفتنی است و روزهای خوب در راه اند، که حالِ همه‌ مان خوب خواهد شد.
کاش مي‌شد تمام آدم‌های غمگین وتنهای جهان را در آغوش کشید،برایشان چای ریخت،کنارشان نشست و با چند کلام ساده،به لحظاتشان رنگ آرامش پاشیدو حالشان را خوب کرد.کاش مي‌شد این را قاطعانه و آرامدر گوش تمام آدم ها گفت؛ که غم و اندوه، رفتنی استو روزهای خوب در راه اند،که حال همه‌مان خوب خواهد شد.
#نرگس_صرافیان_طوفان‌  
کاش مي شد تمامِ آدم های غمگین و تنهایِ جهان را در آغوش کشید ، برایشان چای ریخت ، کنارشان نشست و با چند کلامِ ساده ، به لحظاتشان رنگِ آرامش پاشید و حالشان را خوب کرد کاش مي شد این را قاطعانه و آرام در گوشِ تمامِ آدم ها گفت که غم و اندوه ، رفتنی است و روزهای خوب در راه اند که حالِ دلِ همه مان خوب خواهد شد .اندکی صبر .اندکی تحمل . ♥️
سه شنبه مدرسه بودم. کلاس ششمي ها آش رشته پخته بودند و بعد از پایان کارشان آزاد و رها زیر آفتاب نشسته بودند و آش مي خوردند. من هم کنارشان نشستم. به صداها و خنده های بلندشان گوش مي دادم و آش برایشان مي ریختم. حالشان خوب بود. با هم بحث کرده بودند؛ گریه کرده بودند اما در نهایت کنار هم نشسته بودند و مي خندیدند. من از خوشی آن ها فاصله داشتم؛ اما پیوستگی غیر واقعی به بچه ها را دوست داشتم. بعد کمک شان کردم. دیگ آش را شستیم و آش ها را تقسیم کردیم. همان لحظه،
در کنار آنهایی باش که نور مي‌آورند و جادو مي‌کنند، آنها که با چوب جادویی کلام، گفتار، نگاه، رفتار و منشِ ویژه خودشان تو و جهان را متحول مي‌کنند و همه بازی‌ها را به هم مي‌زنند. 
 
کسانی که قصه‌های زیبا مي‌گویند و تو را به چالش مي‌کشند و تغییرت مي‌دهند. کسانی که به تو اجازه نمي‌دهند که خودت را دستِ‌کم بگیری و افق زندگی‌ات را کوچک بپنداری. این جادوگران با قلب‌های تپنده و پر شور، خوانواده اصلی تو هستند و باید کنارشان بمانی.
 
 
ویلفرد پتر
با عصبانیت آمد؛ مردی مسن بود. از دست یک‌گروه جوان شکایت داشت؛ مي‌گفت: یا آهنگ گوش ميدن، یا بلند بلند مي خندن؛ اینجا حُرمَت داره، جای آهنگ‌گوش‌ دادن نیس.
رفتم کنارشان نشستم. بعد از احوال پرسی و کمي گرم گرفتن، به آرامي گفتم: رفقا! اینجا حسینیه‌ست و بقیه از آهنگ گذاشتن‌تون، ناراحت شدن .جوانی که گردنبندی به گردن داشت و زیر ابرو برداشته بود، گفت: رو چِشَم حاجی و آهنگ را، قطع کرد.و ادامه داد: آقای اعلایی اینجا هم، مثه جبهه اخراجی مي‌خواد بالاخر
حال عجیبی است؛ شاید هم خوب. مدتی است درگیر یک آرامش درونی‌ام و کم پیش مي‌آید چیزی عميقاً تکانم بدهد. شاید هم بی‌تفاوتی است؛ نمي‌دانم! هرچه هست آرامم کرده. کارهای روزمره‌ام را انجام مي‌دهم؛ غذا مي‌خورم، غذا مي‌پزم، لباس‌های رنگی و مشکی‌ام را جدا مي‌کنم و مي‌شویم، اتاق و وسایلم را مرتب مي‌کنم، کتاب مي‌خوانم، ویراستاری مي‌کنم، به باشگاه مي‌روم، آهنگ گوش مي‌دهم و گاهی هم مي‌زنم زیر آواز و انگار مشکلات زندگی حواله شده به کتف چپم! ذهن
گلی که این هفته از جاده خریده بود را خدا از مخمل دوخته بود، مخملِ سرخ، خودش گفت برایت از این گل خنگ ها خریدم ، خنگ در ادبیاتِ ما یعنی بامزه، گوگولی. مامان مي‌گفت اسمش گلِ تاج خروسی است یا همچین چیزی اما به نظر من اسمش گلِ خنگِ مخملی است.کنارشان یک شاخه گل داوودی پلاسیده هم  بود، برش داشتم و گفتم این را برای که گرفتی؟ گفت: هیچ کس! گل‌فروش گفت فلان تومن کم است تا بقیه پول ت درست شود، به جایش یک شاخه از این ها بردار!
من هم گشتم پلاسیده ترینش را بردا
چند روزی هست درگیر بیماری خانواده هستم.محمد که خوب شد ولی مادر جان گلودرد شدیدی گرفتند و مجبور بودم شبها هم در کنارشان باشم تا اگر نیازی داشتند آنجا باشم.خداروشکر از امروز حالشون کمي بهتر شد و فکر کنم دیگر نیازی نیست شب اونجا باشم.من نميدونم این قدیمي ها وقتی مریض ميشدن چطوری خوب ميشدن! هر چی ميگم باید دارو بخوری گوش نميکنه باید به زور بهش بدی بخوره.داروهای گیاهی که اصلن.انگار زهر ميخواد بخوره.واقعا چرا اینقدر مقاومت ميکنه این مادر من؟!بوی ج
در طول روز خیلی واژه ها مي‌شنویم و بی تامل و تفکر از کنارشان ميگذريم و فقط گاهی بر زبان جاری شان مي‌کنم! ولی یکبار که فرهنگ واژگان مغزتان را زیر و رو کنید ، کلماتی پیدا مي‌کنید که برایتان جالب خواهد بود! تا به حال به برنامه ریزی فکر کرده‌اید؟ اصلا چرا برنامه ریزی؟چرا به دنبال آن فعل ریختن مي‌آید ؟ چرا جمع نمي‌شود؟ فقط پهن مي‌شود؟ چرا؟ اصلا شاید به خاطر همين پهن شدن ها و ریختن هاست که هیچ وقت برنامه هایمان به سرانجام نمي‌رسند و راه به جای
آدم‌ های امن همان‌هایی هستند که همه چیز مي‌توانی بهشان بگویی، بدون اینکه قضاوت یا تحقیرت کنند.ميتوانی کنارشان احساس بودن کنی.کسانیکه فقط خود خود خودت هستی که براشون مهمي کسی که ﺩﺳﺘــــﺖ ﺭﺍ مي گیرد
ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﻭ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑ ﺧـــــــﺎﻝ .ﺩﺳـــــتت را مي گیرد ﺑﻪ ﺭﺳــــﻢ ِمحبت .ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳــــــﺖ ﻫــــﻮﺍیت ﺭﺍ ﺑ ﺍﺟــــــــﺎﺯﻩ به رسم رفاقت ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷد !گاهی تورا فرو مي‌ریزد برای بنای جدید 
آدم های امن گل های
آیا احساس سرما کردن در دوران بارداری طبیعی است؟
بخش بارداری- خیلی از ن باردار هميشه گرمشان مي شود و گر مي‌گیرند، اما بعضی ها خانم ها هم هستند که مدام احساس سرما مي‌کنند و دلشان مي‌خواهد یک ژاکت یا یک پتو هميشه کنارشان باشد
به ادامه بروید
ادامه مطلب
«سکانس اول»یک روز دو رفیق دانشجو، توی سالن دانشگاه نشسته بودند که دختری از کنارشان گذشت. پسرک اولی رو به رفیقش کرد و گفت مدتی است که دل به آن دخترک چادرپوش بسته است. پسرک دومي سرش را برگرداند و دخترک را سر تا به پا پایید و چیز زیادی نگفت. انگار آدم دیگری شده بود. انگار آفتاب ته دلش خاموش مي‌شد و شیطان تنش را پر مي‌کرد. دیگر صدای رفیقش را نمي‌شنید. چیزی در تمام ذهنش تکرار مي‌شد: « عشق اگر عشق است، چرا برای من نباشد؟». پسرک برخواست و از رفیقش دور
ابرها به آسمان و درختان به زمين تکیه ميکنند و انسانها به مهربانی یکدیگر گاهی همراهی و دلگرمي یک نفر چنان معجزه ميکند که انگار خدایی هست ، که کنار توستکاش همه ی زن ها مردی را داشتند که عاشقشان بود … مردی که حرف هایشان را مي فهميد … ظرافتشان را به جان مي خرید … و روزانه چند وعده ؛ از زیبایی و خاص بودنشان تعریف مي کرد …و کاش مردها ؛ زنی را کنارشان داشتند که عاشقش بودند … که به آنها تکیه مي کرد … و قبولشان مي داشت …آن وقت جهان
بعضی ها چهره شان خیلی معمولی ست اما آنچه در قسمت چپ سینه شان مي تپد دل نیست.اقیــــانــــوس محبت است.بعضیها تُنِ صدایشان خیلی معمولی ست .امـا سخن که مي گویند در جادوی کلامشان غرق مي شوی .بعضیها قد و قامتشان معمولی ست .امّـا حضورشان تپش قلب مي آورد.بعضیها خیلی معمولی هستند.امّـا همين معمولی بودنشان است که در کنارشان به ارامش مي رسی.فقط آرامش مهم استثروت،شهرت،زیبایی و جمال. همه عادی مي شوند.فقط قلب آدم هاست که اهميت دارد.
 
نشسته بود روی صندلی کتابخانه دانشگاه.با یک دستش زانویش را فشار مي‌داد با دست دیگر کمرش.نفس نفس مي‌زد.جارویش هم کنارش بود.تازه کارش تمام شده بود.کنار چند ده دانشجوی در حال درس خواندن،مردی با مو های سفید که چند تار مشکی هم در آن بین خود نمایی مي‌کرد،از درد به خود مي‌پیچید.همه آنقدر غرق دنیای علم و دانش شده بودند که اصلا از وجود این مرد خبر نداشتند.هیچ وقت هم خبر نداشتند.شاید همين الان هم که بروی کنارشان و مرد را نشانشان دهی،اقرار کنند تا به
مقام معظم رهبری : مردم با کسانی که روز عاشورا آمدند وسط خیابان و با قساوت و بی حیایی ، جوان بسیجی را در خیابان و کتک زدند ، قهرند و آشتی نمي کنند.
✍️ این حرف حضرت آقا حرف دل مردم ماست ، مردمي که برای آقا امام حسین علیه السلام اشک ميریزند و مراسم ميرند و مراسم ميگیرند و سفره ميگذارند و‌ هرگز از کسانی که به ساحت مقدس حضرت ابا عبدالله علیه السلام جسارت کردند نمي گزرند. و همچنین از کسانی که بیانیه دادند و این خس و خاشاک رو امت خداجوی!! ناميدند
 تعلیمات و یادگرفتنی های آگاه و ناخودآگاه ( حجم بیشتر یادگیری مون) زندگی مون رو مي سازه برای خودشناسی، یه مرحله اینه بشناسی کسایی رو که سالها در کنارشان بودی نزدیک ترین آدمای دور و بر ما ذهنیت ها، محدودیت ها، آزادی ها، حصارهایی ووووو رو درون ما شکل ميدن به طور تدریجی، که بعدها از پیامدهاشون کیفور خواهیم شد چه بسا زندانی بشه با ميله هایی بلند و چه بسا سکوی اوج و پرواز ما بشن
 
آنچه از ظلم که بر انسان رَوا مي دارن در بی اختیاری بی اختی
۱۰ نکته برای رسیدن به هدف دلخواهتان.

رسیدن به هر چیزی که دوست دارید کار آسانی نیست. نیاز دارید بدانید روی چه مسائلی باید تمرکز کنید و از چه چیزهایی دوری کنید. خیلی وقتها علت نرسیدن شما به اهدافتان رعایت نکردن یک سری از مسائل جزئی و پیش‌پاافتاده است. موارد ساده‌ای که تاثیر به سزایی در رسیدن به هدف دارند ولی به قدری بی‌اهميت جلوه مي‌کنند که ما به راحتی از کنارشان رد مي‌شویم.
ادامه مطلب

متاسفانه باید گاهی قبول کنیمقشنگترین عکس هایمان رادر جاهایی؛با کسانی گرفته ایم که دیگر هیچ نقشی در  زندگیمان ندارند؛و حتی به ناگاه بابتِ تمامِ نامهری هایشان از انها دلسرد و گاهی هم متنفر هستیم.که این افراد روزی عزیز ترین آدم هایِ زندگیمان بودند.بهترین روزهایِ مان را ساخته اندکنارشان خندیده ایمگریه کرده ایم.و در نهایت نامهربانی هایشان را باور نکرده ایم.و چقدر سخت است که در مرور عکسهایمان؛خاطره هایی که نه فراموش ميشوند و نه تکرار؛دوبا
این طرح بیمه عمر پاسارگاد در واقع به صورت ترکیبی از بیمه‌نامه‌های عمر به شرط فوت و بیمه عمر به شرط حیات مي‌باشد. در بیمه عمر و تامين آتیه پاسارگاد در کنار پوشش‎های بیمه عمر از جمله داشتن پوشش فوت، سرمایه‌گذاری نیز برای فرد شکل مي‌گیرد. در واقع بیمه عمر و تامين آتیه پاسارگاد یکی از نمونه‌های بیمه های عمر یا Universal Life مي‌باشد. از آن جایی که بیمه عمر پاسارگاد با رسیدن به سود دهی در طول مدت بیمه‌نامه و تشکیل یک سرمایه‌گذاری ارزشمند مي‌تو
تصور نمي‌کردم حزب اللهی ها این قدر شاد و شنگول باشند. اصلا آدم های ریشو را که مي‌دیدم تصور ميکردم دپرس و افسرده و مدام دنبال غم و غصه هستند. محمدحسین یک ميز تنیس گذاشته بود توی خانه دانشجویی اش وارد که مي‌شدیم بعد از نماز اول وقت، بازی و مسخره بازی شروع ميشد. لذت ميبردم از بودن کنارشان از شادی ميترکیدی بدون ذره ای گناه. شهیدمدافع حرم شهید محمدحسن محمدخانی
@modafeanharam77
به بهانه روز جهانی گردشگری ، تقدیم به همراهان بلاگ
افرادی که زیاد سفر مي کنند از مکانها و آدم ها خاطرات جالبی دارند. چیزهایی دیده اند که شما از گوش کردن به آنها خسته نمي شوید،آنها دوستانی هستند که کنارشان لحظات خوبی دارید. شاد و در لحظه زندگی مي کنند و خسته کننده نیستند.این دوستان جذاب چند ویژگی دارند.احتمالا دوست یا دوستانی دارید که از نظر شما تمام دنیا را گشته اند.این افراد پر سفر کسانی هستند که از دوستی با آنها خیلی خوشحالید و از بودن کنار
یکی از آرزوهای به‌سرنیامده و رؤیاهای بربادرفته‌ام این بود: چندتایی گوسفند
داشته باشم که، جایی بی این همه آدميزاد، رهایشان کنم بچرند و خودم هم در کنارشان
بچرم. زندگی اگر خوبی‌ای داشته باشد باید به همين سادگی‌اش باشد—که چندتایی گوسفند
را بچرانی و با آنها مشغول شوی. آن وسط، حوصله اگر داشتی، شعری بخوانی یا اصلاً گاهی
بزنی زیر آواز. چه چیز در آن زندگی کم بود که پدرانمان ازش دست کشیدند و دچار پیچیدگی
شهرنشینی‌مان کردند؟ کدام چیز پیچیده‌ی خو
تمام ما انسان ها در زندگیمان، باید یک نفر را داشته باشیم . « یک رفیق » نه از آن رفیق هایی که فصلی اند . یک روز هستند و یک عمر نه . نه از آن رفیق هایی که وقتی زندگی ات بهار است کنارت هستند و‌ در زمستان زندگی تنهایت مي‌ گذارند . نه از آن رفیق هایی که فقط وقتی زندگیشان تاریک مي شود به سراغتان مي آیند و وقتی زندگیشان پر نور است فراموشتان‌ مي کنند . نه منظورم این رفیق ها نیستند. رفیق هایی را مي‌گویم که اگر از آسمان سنگ هم ببارد چتر هستند. خنده ها
داستانی پنجم:
با سینی محتوی دو لیوان شیر و چند بیسکوییت که تکه های کاکائو در آن ها به چشم مي خورد از آشپزخانه خارج شد.به طرف دوستش که چند کاغذ و یک مداد در دست داشت رفت.روی صندلی رو به روی او نشست و سینی را روی ميز عسلی چوبی کوچکی که در کنارشان بود گذاشت.
-داری چه کار مي کنی؟
-شعر مي گم.
شعر مي گی؟
-به پیشنهاد یکی از دوستانم گفتن شعر رو شروع کردم.
-چه خوب.شیر و بیسکوییت مي خوری؟
-آره.ممنونم.فضای خانه ای با طعم اکالیپتوس .
-هان؟
-یکی از ابیات شعرمه.
راستش را بخواهد هميشه از معمولی بودن گریزان بوده‌ام. از این‌که مثل دیگران فکر و رفتار کنم و شبیه آدم‌هایی بشوم که مي‌شناسم واهمه داشتم‌. با آدم‌ها دوست و هم‌صحبت خوبی مي‌شدم اما صميمي هرگز. من درونگرا هستم، درونگرایی که  کمال طلب هم هست! از تنهایی و غرق شدن در خیالات لذت مي‌برم. از توضیح دادن خودم به دیگران هميشه گریزان بوده‌ام و هنوز هم هستم، اما نه به شدت گذشته. اصلا همين که در این وبلاگ من از احوالاتم مي‌نویسم خودش انقلاب بزرگی است آ
امشب خانه را موقتاً ترک ميکنم. چه تلخ که شاید قید "موقتاً " برای دلخوشیست. شاید دارم برای هميشه ميروم.
برای هر چیزی در زندگی رویا بافته بودم؛ خوب و بد، اما قربانی تبعید شدن را هرگز! حالا این ساعت های آخر همه چیز چقدر زیباتر شده! چقدر چیزهای کوچکی که هر روز ساده از کنارشان مي گذشتم در نظرم بی نظیر جلوه ميکنند. چقدر به همه چیز احساس وابستگی پیدا کرده ام.
مثل همه ی وقت هایی که بغض در گلویم تلنبار شده و نمي دانم چکار کنم، Le moulin یان تیئرسن عزیزم را با
 
۵ عادت تضمينی که شکست در کنکور را حتمي مي کند
 
1 - عدم برنامه ریزی
لازم نیست برنامه ی شما بی نقص باشد.در دنیای واقعی به جای کمال گرا ها، از کسانی قدردانی مي شود که کاری انجام مي دهند
2 - ترس از امتحان کردن
«شما صد درصدِ فرصت هایی که با بی تفاوتی از کنارشان عبور مي کنید را از دست مي دهید». 
به قول معروف «مهم نیست چقدر اشتباه کنید، یا سرعت پیشرفتتان چقدر کند باشد، با این همه باز هم از همه ی کسانی که هیچ تلاشی نمي کنند جلوتر هستید»
ادامه مطلب
به گزارش دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله العظمي ‌ای، با موافقت رهبر
انقلاب، نیروهای جهادی مردمي جانباخته در حادثه واژگونی قایق در شهر گميشان
«شهید خدمت» محسوب مي‌شوند. جانباختگان این حادثه شامل تعدادی از
امدادگران اهل سنت نیز بوده‌اند.حضرت آیت‌الله ‌ای با درخواست
نماینده ولی فقیه در استان گلستان برای «شهید خدمت» اعلام شدن امدادرسانان
جهادگر مردمي جانباخته در حادثه واژگونی قایق در سیل گميشان موافقت کردند.شامگاه
ششم فر
 
بعضی چیزها هیچ وقت دوباره تکرار نميشوند .بعضی اتفاقا ، بعضی مزه ها ، بعضی بوها ، بعضی حس ها ، بعضی آدمها و . .اصلا شاید شیرینیشان به همين تکرار نشدن باشد .  بعضی ها را فقط باید از کنارشان به آرامي رد شد ، بعضی ها را به راحتی  ميتوان به بهای ناچیزی خرید ، بعضی ها را باید فراموش کرد ، بعضی ها را باید کلا ندید ، بعضی ها را باید فقط اندکی شناخت و هر چه کمتر بهتر و فقط از دور زیبا هستند، بعضی ها را صد بار ببینی در ذهن نمي مانند ولی بعضی ها را یک بار بب
بعضی چیزها هیچ وقت دوباره تکرار نميشوند .بعضی اتفاقا ، بعضی مزه ها ، بعضی بوها ، بعضی حس ها ، بعضی آدمها و . .اصلا شاید شیرینیشان به همين تکرار نشدن باشد .  بعضی ها را فقط باید از کنارشان به آرامي رد شد ، بعضی ها را به راحتی  ميتوان به بهای ناچیزی خرید ، بعضی ها را باید فراموش کرد ، بعضی ها را باید کلا ندید ، بعضی ها را باید فقط اندکی شناخت و هر چه کمتر بهتر و فقط از دور زیبا هستند، بعضی ها را صد بار ببینی در ذهن نمي مانند ولی بعضی ها را یک بار
امروز سعی مي‌کنم در کنار دوستان رها شده از وابستگی به سم نیکوتین، به برنامه‌ی رهایی از وابستگی‌های ناسالم اعتماد کنم. من در زندگی گذشته‌ی تاریکم به کسی اعتماد نداشتم. فکر مي‌کردم همه دشمن من هستند. ولی امروز دوستانی دارم که در کنارشان به مسیر بهبودی سفر مي‌کنم. سعی مي‌کنم امروز به دیدارشان بروم و آنها را در آغوش بکشم. دوستان پاکی که دیگر بوی سم نیکوتین نمي‌دهند و به جای بوی آن، بوی عطر و ادکلن‌شان بینی‌‌ام را مي‌نوازد. من اکنون در بها
در زمان های دور حاکمي با لباس مبدل برای سرکشی و درک اوضاع به ميان مردم مي رفت. از قضا روزی از محلی مي گذشت، سه مرد با هم در حال گفتگو بودند حاکم از آنان اجازه گرفت تا لحظه ای در کنارشان باشد.
یکی از مردان گفت آرزو دارم فرمانده لشگر کشورم باشم، دومي گفت من دوست دارم وزیر دارائی کشور باشم و سومي آهی کشید و گفت شنیده ام حاکم همسر زیبائی دارد مثل ماه ای کاش مي شد من شبی را در کنار همسر حاکم مي گذراندم.
حاکم که کناری نشسته بود پس از شنیدن آرزو های آنا
یک بار مطلبی خواندم به این شرح که : فرق است ميان کسی که در وقت های خالی اش برایت وقت ميگذارد و کسی که وقتش را خالی ميکند تا برای تو وقت بگذارد!
این روز ها به این مساله زیادفکر ميکنم.چند سالیست مشغله های فکری و فیزیکی ام به قدری زیاد شده که حتی در تعطیلات یا آخر هفته ها هم به استراحت کردن نميرسم؛ اما هر بار لازم ميشد که وقتم را به کسی اختصاص بدهم سعی ميکردم تمام این مشغله ها را فراموش کنم و تمام فکرم را برایش بگذارم. درحالی که هميشه از سوی دیگران ب
ادو تویلت مردانه Carolina Herrera مدل CH Men Prive عطری است گرم، تلخ و بسیار شیک و خوشبو که شروعی نیمه شیرین و گرم حاصل از ترکیب رایحه خوراکی و حس ميوه ای ضعیفی در پس زمينه دارد که حضور چرم در کنارشان باعث افزایش جذابیت و شکیل شدن رایحه ميگردد. با گذر زمان شیرینی عطر کمي بیشتر شده و رایحه چرم نیز کمي قویتر ميشود که حالت دودی و چرمي ملایم و متعادلی را بوجود مي آورد. ادو تویلت مردانه Carolina Herrera مدل CH Men Prive پخش بو و ماندگاری مناسبی دارد و انتخاب بی نظیری جهت مصرف
در زمان های دور حاکمي با لباس مبدل برای سرکشی و درک اوضاع به ميان مردم مي رفت. از قضا روزی از محلی مي گذشت، سه مرد با هم در حال گفتگو بودند حاکم از آنان اجازه گرفت تا لحظه ای در کنارشان باشد.
یکی از مردان گفت آرزو دارم فرمانده لشگر کشورم باشم، دومي گفت من دوست دارم وزیر دارائی کشور باشم و سومي آهی کشید و گفت شنیده ام حاکم همسر زیبائی دارد مثل ماه ای کاش مي شد من شبی را در کنار همسر حاکم مي گذراندم.
حاکم که کناری نشسته بود پس از شنیدن آرزو های آنان
رفتارشناسی اسب - اجتماعی بودن


ممکن است در اغلب اوقات اسبها را در حال نزاع و درگیری با یکدیگر ببینیم . که این ناشی از خصیصه اجتماعی بودنش است و تنهائی او را خمود و کج خلق مي کند . اگر اسبی در محوطه ای محصور به تنهائی رها شود ، به وضوح دیده مي شود که سرآسیمه و شیهه کشان به این طرف و آن طرف دویده و حتی از نرده ها مي پرد تا خود را به دیگران و در کنارشان برساند
بعضی از اسبها از بودن در کنار حیواناتی مثل گاو و گوسفند هم راضی به نظر مي رسند ولی به ندرت تنه
۱. خواستن چیز خطرناکی است. وقتی کسی را، چیزی را ميخواهی، در ذهنت هربار که اذیت ميشوی به خودت ميگویی «خفه شو! همين یکبار را خفه شو. خرابش نکن.» اما همين یکبار نیست. کسی/چیزی که یکبار باعث ناراحتیت شده دوباره و صدباره هم حالت را خراب مي‌کند. آدم‌ها برای همدیگر تغییر نمي‌کنند. مگر اینکه دنیایشان بدون شما به طور محسوسی زشت‌تر باشد. آن وقت ممکن است کارهای زیادی بکنند که شما را کنارشان داشته باشند. اما ببین، حتی در آن مورد هم من دلم برای به کسی که ت
سری بازی Grand Theft Auto هميشه داستان جذاب و گیرایی داشته است که در کنار گرافیک خیره کننده دنیا و صنعت گیم را در زمينه OPEN-WORLD دگرگون کرده است. این بار در بازی Grand Theft Auto V برای PS4 شما با ۳ شخصیت روبرو ميشود که هر کدام داستانی جدا گانه را دنبال ميکنند. Rockstar پیش از این با GTAIV توانست استانداردهای موجود را در ميان بازی های Open-World جابجا کند و بعد از آن موفق ترین بازی Western را با نام Red Dead Redemption شکل دهد. سپس با Max Payne 3 بازگشتی درخور و شکوهمند برای یک قهرمان محبوب و ب
شده‌ام شبیه پیرمردها و پیرزن‌هایی که توان راه رفتن ندارند. یک هفته‌ای مي‌شود که از پشت پنجره بیرون را تماشا مي‌کنم؛ خانه‌های ویلایی و در کنارشان چند آپارتمان لعنتی که طی دو سال اخیر مثل علف هرز رشد کرده‌اند. بیشترِ روز را روی تختم دراز مي‌کشم و کاری نمي‌کنم. به غیر از غذا خوردن و دستشویی رفتن و دوش گرفتن، که همه‌ی این‌ها را به اجبار انجام مي‌دهم، فیلم و سریال تماشا مي‌کنم که در آن بین خسته مي‌شوم و دوباره روی تخت دراز مي‌کشم. چند بار
در حالیکه این روزها، شبکه نمایش خانگی به واسطه حضور و پخش منظم آثار فریدون جیرانی، مهران مدیری و مجید صالحی دارای رونق مناسبی است و گوی سبقت را از مدت ها قبل از تلویزیون ربوده است، آثار جدیدتر کارگردانان و سریال سازان معتبر تلویزیون هم جهت حضور در این رسانه، در مراحل پیش تولید و تولید قرار دارند. باید دید حالا که سیروس مقدم، حسین سهیلی زاده و هومن سیدی وارد شبکه خانگی شده اند و در کنارشان حسن فتحی با عاشقانه ای مشابه «شهرزاد» حضور دارد، است
اینکه منِ پراکنده‌جوی نامتمرکز، مجبور باشم تمام روز در خانه بخوانم و شاید چیزی بنویسم و تمرین جبر و ماتریس حل کنم، جهنم است. رفتم کانتکت‌ها را نگاهی انداختم که با کسی گفتگویی شروع کنم، چه ناگهانی همگی به چشمم خیل غریبه‌های بی‌نام‌ونشان آمدند، همان‌ها که در دلگیرترین بعدازظهرهای ممکن، در کافه‌های کوچک گرم محبوبم کنارشان چای عطری بدمزه از گلوی بغض‌آلود فرو داده بودم. 
هیچ گذشته‌ای ندارم. هر صبح که بیدار مي‌شوم آدمي جدیدم. لذتی یاداور
بعضی ها هستند که یک جورِ خاص دوست داشتنی اند.
یک جور عجیب دلنشین اند.
دست خودشان هم نیست.
انگار خدا یک جورِ دیگر آفریده شان.
مثلاً ساعتها کنارشان مي نشینی وخسته نمي شوی.
اصلاً سیر نمي شوی از شنیدنِ صدایشان.
مثلاً همان ها که وقتِ خداحافظی یهو دلت مي گیردو ته دلت مي گویی: کاش بیشتر مي ماندی!
اسم اش را عشق نمي گذارم.
شاید یک دوست داشتنِ عجیب است که هر کسی ممکن است حس اش کند.
من اسمش را "عزیزِ دلِ کسی بودن" مي گذارم!
بعضی ها عزیز دلت* هستند.
همان ها که هم
سخت تشنۀ احترام شده‌ام. یا شاید هم سخت نیازمندم. و این‌ها برمي‌گردد به عمقِ حقارتی که کشیده‌ام. من تحقیر شده‌ام، فهميده‌ام که هستی‌ام به‌خودیِ خودش هیچ ارزشی برای افرادی که کنارشان زندگی مي‌کنم ندارد. اگر بخواهی ناساز باشی، محکومي به طردشدن؛ فوراً از دست مي‌روی! حالا مي‌خواهم ارزشِ این هستی‌داشتن را به آن‌ها یادآوری کنم؛ بگویم که من هر رنگی که باشم، درهرصورت هستم و من همينی هستم که مي‌بینی؛ همان علی‌یی هستم که بوده‌ام. تو اصلاً م
سخت تشنۀ احترام شده‌ام. یا شاید هم سخت نیازمندم. و این‌ها برمي‌گردد به عمقِ حقارتی که کشیده‌ام. من تحقیر شده‌ام، فهميده‌ام که هستی‌ام به‌خودیِ خودش هیچ ارزشی برای افرادی که کنارشان زندگی مي‌کنم ندارد. اگر بخواهی ناساز باشی، محکومي به طردشدن؛ فوراً از دست مي‌روی! حالا مي‌خواهم ارزشِ این هستی‌داشتن را به آن‌ها یادآوری کنم؛ بگویم که من هر رنگی که باشم، درهرصورت هستم و من همينی هستم که مي‌بینی؛ همان علی‌یی هستم که بوده‌ام. تو اصلاً م
سلام خداجانم.
سلام پروردگارم. سلام بر کسی که جان در تن من گذاشت.خداوندا، آفریدگارم، من شرمنده ام که پر از گناهم.نميدانم چگونه باید جبران کنم.نميدانم که آیا شما من رو عفو کرده اید یا نه.ميدانم که خیلی خیلی مهربانید. ميدانم که شما هر گناهی رو عفو ميکنید.اما نميدانم که من لایق بخشیده شدن هستم یا نه.فقط این را ميدانم، این را ميدانم.که ميتوانم تا آخر عمرم برای بخشیده شدن، برای.خوب بودن و برای نزدیک شدن به شما و برای جبران اشتباهاتم تلاش ک
امروز صبح روبه ‌روی آینه به خودم صبح بخیر مي‌گویم، به خاطر رها شدنم از عادت و وابستگی‌ و هم‌وابستگی‌ها و افکار و رفتارهای ناسالم و اسارت در بندگی مخدری به‌نام سم نیکوتین استحقاق توجه و لطف به خودم را دارم. به خودم لبخند مي‌زنم و به خاطر زنده ماندنم از این همه مشکلات خداوند را شکر مي‌گویم. امروز احساس قشنگ و تغییراتم را به خانواده‌ام هدیه مي‌دهم. به آغوش کشیده و صورتشان را مي‌بوسم. در کنار سفره‌ی صبحانه و نهار و شام محیطی امن و صميمي را
قضا و قدر روزگار بر این قرار گرفت که امروز نماز مغرب را در حسینیه کربلایی های گلوبندک بخوانم. اولین بار بود وارد این حسینیه نامي مي شدم. علیرغم همه این سالها که محل گذرم بود!!!فضا کاملا کربلایی است. عطری عجیب حسینیه را معطر کرده. مکبر و موذن کاملا با لحن نجفی اذکار را ادا مي کنند. غالب نمازگزاران هم به سبک عراقی، بر خلاف ما ایرانی ها که کشدار، صلوات مي فرستیم، جویده و تند ذکر صلوات مي کنند.اما شیرین ترین قسمت ماجرا، پذیرایی با چای عراقی از نمازگ
به گزارش گروه جامعه خبرگزاری ميزان،سعید نمکی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به دنبال تقدیر و تشکر رهبر معظم انقلاب از جامعه پرستاران و پزشکان در نامه‌ای نوشت: «به کوی عشق منه بی‌دلیل راه قدم که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد امروز بار دیگر بوستان رنجور و پلاسیده سلامت در یورش سموم بیماری نوپدید با لطافت باران نوازشگر سخنان رهبر عالی قدرمان طراوتی تازه یافت. مدافعان جان بر کف سلامت یقین کردند که رهبرشان منزلت و جایگاه رفیعشان ر
هميشه این ماه زود مي گذرد. به قد اسپندی که روی آتش بگذاری تا خودش را جر بدهد و بسوزد و آهش شکل دود شود و همه جای خانه پخش شود. اسفند کوتاه است و بی کس است چون نه زمستان است و نه بهار. یک پادرهوایی مثل خود خودم که نمي توانم از ضد و نقیض های ذهنی ام بگریزم یا حتی کمي کنارشان بگذارم. لیدی گاگا خیلی احساساتی توی فستیوال اسکار موقعی که کاپ خوشگل طلایی رو توی مشت هاش گرفته بود حرف زد و من خودم رو توی اون یا اون رو توی خودم به صورت استحاله شده دیدم. نمي دون
در ميان همه‌ی دوستان دور و نزدیکم، صرف‌نظر از سحر که شاید یک من دیگر است، لیدا و ساناز عجیب‌ترین نمونه‌هایند. کسانی که در اولین تعریف ذهنی تنها «هم‌اتاقی» بودند برایم: آدم‌هایی برای تنها نبودن و نه همراه بودن. بعد اما رسوخ کردند: به ریزترین مویرگ‌ها و تارهای عصبی‌ام. تبدیل شدند به «آدم‌های امن» من؛ بدون دخالت من!  تنها و تنها به اراده‌ی خودشان. کسانی که توانستند  «در کنارشان رقصیدن و آواز خواندن» را بر من هموار کنند. آدم‌هایی که بار چط
پیامبری از کنار خانه ما رد شد. باران
گرفت. مادرم گفت: چه بارانی مي آید. پدرم گفت: بهار است. و ما نمي دانستیم
باران و بهار نام دیگر آن پیامبر است.
پیامبری از کنار خانه ما رد شد. لباسهای ما خاکی بود. او خاک روی
لباسهایمان را به اشارتی تکانید. لباس ما از جنس ابریشم و نور شد و ما
قلبمان را از زیر لباسمان دیدیم.
پیامبری از کنار خانه ما رد شد. آسمان حیاط ما پر ازعادت ودود بود.
پیامبر، کنارشان زد. خورشید را نشانمان داد وتکه ای ازآن را توی
دستهایمان گذ
به استناد سایت آیین دادرسی دینا با توجه به اهميت مشارکت مردم و ظرفیت گسترده نهاد‌های مردمي در تحقق عدالت و اجرای قوانین و مقررات ، دستورالعمل «نحوه مشارکت و تعامل نهادهای مردمي با قوه قضاییه» صبح امروز در نشست هم اندیشی شورای عالی قوه قضاییه با نهادهای مردمي و با حضور آیت الله رییسی رونمایی و ابلاغ شد . برای مشاهده جزئیات خبر دستور العمل رئیس دستگاه قضاء در رابطه با نحوه مشارکت نهادهای مردمي با قوه قضاییه بر روی لینک زیر کلیک کنید :
 
www.heyv
باید پذیرفت حتی رفتارهای بد و نیمه‌های تاریک وجود ما تعیین‌کننده‌ی کلیت زندگی نیست. تسلیم شدن به بد بودن، کم بودن، بیچارگی و درک نشدن/نکردن، فقط قطع اميد از روشنایی آفتابی است که دارد مي‌تابد. پس باید پذیرفت که نباید پذیرفت. باید به تلاش ادامه داد، چون قرار نیست همه‌چیز هميشه همينطور باشد. باید جا برای مجهولات هم گذاشت،  درست مثل برهان خلف گاهی درستی فرض‌ها را زیر سؤال برد. برای مسائلی که حل‌نشدنی بنظر ميآیند دست به آزمون و خطا زد یا جوا
اولین سحرِ بعد از تدفین خیلی سخت است آن هایی که چشیده اند بهتر مي‌دانند.
فکر کن عزیزت را به خاک سپرده باشی، بعد از یک روزِ دردناک و طولانی با چشم های محزون و بر خون نشسته ، در حالی که دیگر رمقی برایت باقی نمانده است خواب چشم هایت را برباید
یک دفعه چشم باز مي‌کنی مي‌بینی صبح شده، نگاهت مي‌افتد به پارچه های مشکی، به ظرف های خرما و حلوا، به ربان کنار عکس عزیزت، به لباس مشکی بر تن خانواده ات شاید هم از صدای گریه های یک نفر بیدار شوی چند نفر از
فکر ميکنم خارق العاده ترین کاری که ميتوان انجام داد تاثیر نپذیرفتن از دیگران باشد. اینکه صبح تا شب با آنها در ارتباط باشی، با آنها حرف بزنی و کنارشان سر یک کلاس بنشینی، حماقت هایشان را ببینی و احمق نشوی.
دارم سعی ميکنم کارهای بزرگی انجام بدهم. مدت زیادی نیست اما بهرحال شروع کرده ام این پروسه ی بلندمدت را. روزهای آسانی نخواهند بود و هر روز از دیروز چالش برانگیز تر ميشود. اما راهی ندارم. البته راه های زیادی برای درپیش گرفتن هستند، اما یک روز من
و کم کمک عمر این قصه هم به سر رسیدمن دو ماهی این جا چیزهایی نوشتم. هدف بیشتر نوشتن روزمرگی ها و اتفاقات ساده ای بود که اطرافم ميافتاد و مي توانست به راحتی فراموش بشود. ولی دلم مي خواست آنها را بنویسم تا بعدا وقتی به این روزها فکر مي کنم جزییات ماجراهای ساده آن را به یاد بیاورم. همه چیزهایی که نوشته ام همان اتفاقات ساده بودند که بن مایه هایی از زندگی مردم عادی را در خود داشتند. خاطره های گاهی خوب و قوی و گاهی سست و بی ارزش، اما همه از همين زندگی گر
احترام_به_حریم_خصوصی_افراد
آدم‌_های_امن،چه کسانی هستند؟!
آدم های امن، افرادی هستند که همه چیز را مي‌توانی بهشان بگویی و بدون اینکه قضاوت یا تحقیرت کنند، ميتوانی کنارشان احساس بودن کنی .
اینها تا لباسی تازه تنت ببینند نمي‌پرسند از کدام مغازه خریدی؟ مارکش چیه؟ چند خریدی؟
مي‌گویند: چقدر قشنگه، بهت مي‌آید، من عاشق این جنس ژاکتم.
از سفر که برگردی
نمي‌پرسند کجا رفتی؟ با کی و چرا رفتی؟ اسم هتلش؟ چه‌قدر هزینه شد؟
مي‌گویند :خوش گذشت؟ سرحال شدی
آدم‌های امن،چه کسانی هستند؟
 
آدم های امن، افرادی هستند که همه چیز را مي‌توانی بهشان بگویی و بدون اینکه قضاوت یا تحقیرت کنند، ميتوانی کنارشان احساس بودن کنی .
 
اینها تا لباسی تازه تنت ببینند نمي‌پرسند از کدام مغازه خریدی؟ مارکش چیه؟ چند خریدی؟مي‌گویند: چقدر قشنگه، بهت مي‌آید، من عاشق این جنس ژاکتم.
 
از سفر که برگردینمي‌پرسند کجا رفتی؟ با کی و چرا رفتی؟ اسم هتلش؟ چه‌قدر هزینه شد؟مي‌گویند :خوش گذشت؟ سرحال شدی؟ماشین تازه بخری،نمي‌پر
بیش از سه ماه از شروع سال تحصیلی گذشته و بعضی والدین از شرایط فرزندشان در مدرسه بی خبر هستند. آن ها نمي دانند که فرزندشان از شرایط مدرسه، معلم هایش و . راضی است یا شرایط روحی بدی را در آن جا تجربه مي کند. روان شناس ها در مقاله ای به پنج نشانه خاموش اشاره کرده اند که در بین کودکان ناراضی از شرایط مدرسه به چشم مي آید. هرچند ممکن است این نشانه ها دلایل دیگری داشته باشد اما نباید بی توجه از کنارشان گذشت.
 
1- اکراه برای رفتن به مدرسه
بی ميلی کودک برای
بعضی وقتها دوست داری بروی و گم بشوی.رفتن و گم شدنی واقعی و نه شعاری.
رفتنی از جنس ماندن و ولی همرنگ شدن چنان که استتار شوی ميان جمع.
مثل درخت شوی ميان جنگل درختی درست شبیه بقیه درختان که وقتی از کنارشان ميگذريم به یاد نمياریم کدام کدامين یک بود.
و وقتی خاطرات را جستجو ميکنیم از جنگل ميگوییم و نه درخت.
بعضی وقتها دوست دارم اینگونه شوم ولی غمي و کسالتی مورفین طور وجودم را ميگیرد.
گم شدن اصلا بد نیست نوعی آسودگی دارد ولی اگر بتوانی اگر رویایی هر شب
همه خرابتر از خرابیم!بی خودی لاف مي زنیم و برای دیگران معلم اخلاقیم، اما در ذهن خود پر از ترسیم و در خلوت خود بی اخلاق.!دوست داشتن ها را تا جایی که خودخواهی هایمان شود دوست داریم.عشق را برای کمبودها.و خدا را برای روزهای مبادا.و انسانها را برای وقتهایی که کار داریم.!ما قاتلان روح همدیگریموقتی بی اعتنا به احوال هم در گذريم.
بیمه عمر و تامين آتیه پاسارگاد
این طرح بیمه عمر پاسارگاد در واقع به صورت ترکیبی از بیمه‌نامه‌های عمر به شرط فوت و بیمه عمر شرط حیات مي‌باشد. در بیمه عمر و تامين آتیه پاسارگاد در کنار پوشش‎های بیمه عمر از جمله داشتن پوشش فوت، سرمایه‌گذاری نیز برای فرد شکل مي‌گیرد. در واقع بیمه عمر و تامين آتیه پاسارگاد یکی از نمونه‌های بیمه های عمر یا Universal Life مي‌باشد. از آن جایی که بیمه عمر پاسارگاد با رسیدن به سود دهی در طول مدت بیمه‌نامه و تشکیل یک سرم
فرمانده نیروی انتظامي با بیان اینکه امنیت مردم و حفاظت از اموال عمومي و مردمي خط قرمز نیروی انتظامي است، گفت: با اخلالگران به طور قاطع برخورد مي‌کنیم.
به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، سردار حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامي گفت: در پی اتفاقات روز گذشته و ایجاد خساراتی به اموال عمومي و مردمي، پلیس بلافاصله در صحنه حاضر شد و با "سعه صدر" مأموریت خود را انجام داد.
وی افزود: پلیس بلافاصله هر کجا که اخلالی در روند تردد مردم و انجام کا
پیشکش دکتر ميرجلال الدین کزازی در روز همایش هنگاشتمون خوساری به خوانسار و خوانساریان:
@khansarngoخوان خوانسار
شهر خوانسار شهر ناب بزیب؛سیب خوانسار سیب بی آسیب.
نیز خوانساریان خرم خویمردمي پاک و بی فسون و فریب؛
مردمي دور از درشتی و خشم؛دور از شور و شین و بانگ و نهیب؛
مردمي خوب و خرم و خشنود؛شادمان و شکفته جان، ز شکیب.
همه کوشا و کاری و کمجوی؛بی تب و تاب و تیره جانی و تیب.
از کهن روزگار گویششانمانده شاداب و تازه، همچون سیب.
خرس خوانسار نیز مردم خوست
چگونه یک آموزشگاه موفق و پر درآمد داشته باشیم؟تعداد زیاد مدیران آموزشگاه هایی که برای معرفی خود به سراغ سایت های آموزشی رفته اند روز به روز بیشتر شده است. از این رو برآن شدیم تا برای بهتر شدن شرایط آموزشگاه ها و معرفی بهترین های این حرفه در کنارشان باشیم. در این مقاله راهکارهای کاربردی را در اختیارتان قرار خواهیم داد تا با استفاده از آن ها متمایزتر شوید و در کارتان بهترین باشیدبرای پاسخ به سوالچگونه یک آموزشگاه موفق و پردرآمد داشته باشیم ؟
 
وَ رُوِیَ‏ أَنَّهُ مَرَّ الصَّادِقُ ع بِقَوْمٍ وَ قَدْ مَاتَ لَهُمْ مَیِّتٌ فَوَقَفَ عَلَیْهِمْ وَ عَزَّاهُمْ ثُمَّ قَالَ لَهُمْ: «یَا هَؤُلَاءِ إِنَّ الْمَوْتَ‏ لَیْسَ‏ بِکُمْ‏ بَدَأَ وَ لَا إِلَیْکُمُ انْتَهَى فَهَلْ کَانَ مَیِّتُکُمْ یُسَافِرُ؟» قَالُوا: نَعَمْ. قَالَ: «فَعُدُّوا هَذَا مِنْ بَعْضِ أَسْفَارِهِ فَإِنْ قَدِمَ عَلَیْکُمْ وَ إِلَّا فَأَنْتُمْ قَادِمُونَ.»
 روضةالواعظین‌وبصیرةالمتعظین، ج‏۲، ص۴۸۹
 
نقل شده اس
aparat.com/nafisjoon کانال نفیسه خاتون-مصاحبه جالب مردمي: تاحالا بهش گفتی دوستش داری؟!مصاحبه جالب بامردم مصاحبه جالب و خنده دار جالب و دیدنی گزارش مردمي مصاح.نماوا کلیپ 9 بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ ميباشد.
کانال رسمي جشنواره مردمي فیلم عمار 
eitaa.com/ammarfest
 
 کانال مهمات، محصولات و اطلاعیه‌های اکران مردمي در ایتاeitaa.com/joinchat/1910308888Ce2b74ad14e
 
کانال ایوان رنگین‌کمان
eitaa.com/eyvan_ammar 
ble.ir/Eyvan_Ammar  
 
م با سایر فعالان اکران برای انتخاب بهتر فیلمها: گروه فعالان اکران مردمي:eitaa.com/joinchat/3197566994C286da3684bble.ir/join/MzM0YmM4Mm
 
پشتیبانی:شماره تماس: ۰۲۱۴۲۷۹۵۰۵۰
شناسه @ekranyar در پیام‌رسان‌ها
کاش مي شد تمام آدم های غمگین و تنهای جهان را در آغوش کشید ،برایشان چای ریخت ،کنارشان نشست و با چند کلام ساده ، به لحظاتشان رنگ آرامش پاشید و حالشان را خوب کرد .کاش مي شد این را قاطعانه و آرام در گوش تمام آدم ها گفت :که غم و اندوه، رفتنی است و روزهایِ خوب در راه اند ،که حال همه مان خوب خواهد شد .✍️ نرگس صرافیان طوفان
چگونه یک آموزشگاه موفق و پر درآمد داشته باشیم؟
تعداد زیاد مدیران آموزشگاه هایی که برای معرفی خود به سراغ سایت های آموزشی رفته اند روز به روز بیشتر شده است. از این رو برآن شدیم تا برای بهتر شدن شرایط آموزشگاه ها و معرفی بهترین های این حرفه در کنارشان باشیم. در این مقاله راهکارهای کاربردی را در اختیارتان قرار خواهیم داد تا با استفاده از آن ها متمایزتر شوید و در کارتان بهترین باشید
برای پاسخ به سوال
چگونه یک آموزشگاه موفق و پردرآمد داشته باشی
ادامه داستان مکرون و معترضانداستان اعتراضات مردمي به ت های دولت فرانسه با 10 کشته و 13 هزار زخمي یا بازداشتی به قسمت بیستم رسیده استبه گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما از پاریس؛ «مردم و رئیس جمهور» عنوان کتابی است از قیام مردم فرانسه علیه دیکتاتوری نوین که به تازگی چاپ شده است.دولت فرانسه همچنان با ت مشت آهنین به دنبال سرکوب معترضان به نظام سرمایه داری و قلع و قمع کردن تظاهرات های ضددولتی است. داستان اعتراضات مرد
نیکولا چندسال پیش در وبلاگش نوشته‌بود یکی از انگیزه‌های مسخره‌اش برای ازدواج این است که بتواند مستقلا برای یک نفر کیک درست کند. طنزش هم در «علم به مسخره‌بودن آن انگیزه» بود.
از حوالی هجده‌سالگی به قدرت رقص و هیجانی که حین رقصیدن از آدم خارج مي‌شود پی‌بردم. وقتی در تولد یکی از دوستانم، چاقوی روبان زده را دادند دستم و گفتند تحویل Birthday Boy بدهمش ‌و جلوی ده دوازده نفر، سه چهار ثانیه -نه بیشتر- رقصیدم. دفعه بعدی که عاشق رقص شدم، زمانی بود که
به استناد سایت آیین دادرسی دینا با توجه به اهميت مشارکت مردم و ظرفیت گسترده نهاد‌های مردمي در تحقق عدالت و اجرای قوانین و مقررات ، دستورالعمل «نحوه مشارکت و تعامل نهادهای مردمي با قوه قضاییه» صبح امروز در نشست هم اندیشی شورای عالی قوه قضاییه با نهادهای مردمي و با حضور آیت الله رییسی رونمایی و ابلاغ شد . برای مشاهده جزئیات خبر دستور العمل رئیس دستگاه قضاء در رابطه با نحوه مشارکت نهادهای مردمي با قوه قضاییه بر روی لینک زیر کلیک
من هرگز کسی شبیه به خودم را ندیده ام
هرگز کسی شبیه به خودم را نداشته ام!
ولی گاهی به این فکر کرده ام که چه خوب بود اگر یک نسخه ی دیگر هم از من وجود داشت.
یکی که تکرار دوباره ای از من باشد، دست ها، چشم ها، نگاه، لبخند و رفتارهایش؛ درست شبیه به خودم باشد و هرجا که رفت، با من اشتباهش بگیرند.
کسی که مي شد افکار مشترکمان را روی هم بریزیم و فکری اساسی به حالِ جهان کنیم.
شاید اگر دوتا بودیم، زورمان به همه چیز مي رسید، شاید اگر دوتا بودیم، هیچ کس حریفِ آر
بهترین زمان‌هایِ عمرم، لحظه هایی ست که کنارِ
عزیزانم سپری ميشوند. وقتی تمامِ مشغله های مهم و تکراری ام را گوشه ای
معطل مي کنم و در گرمایِ حضورشان رها مي شوم تا بودنشان، ثانیه ای از دستم
نرود. وقتی کنارشان مي‌نشینم و با جان و دلم مي‌خندم، وقتی حضورِ
خالصانه‌شان، گَردِ فراموشی و آرامش به افکارم مي پاشد و تمامِ دغدغه هایِ
ریز و درشتم را فراموش‌ ميکنم.آدم‌ها برای تضمينِ آرامش و
خوشبختیِ‌شان، نیاز دارند زمان هایی را فقط برایِ عزیزان و به
1/ رهبر انقلاب در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامي: ملت عزیز ما بخاطر سیل دچار گرفتاری و خسارات است که اميد داریم ان شاءالله مسئولین با پشتیبانی عظیم مردمي بتوانند بار سنگین این حادثه را از مردم ایران بردارند/ تلاش مردمي در این قضیه بسیار خوب بود. این روح همبستگی و حالت بسیج شوندگی استثنائی است/ کارهای اصلی بعد از این است. ویرانی ها و تخریب خانه ها و مزارع باید جبران شود و خواهد شد.
 
پیش‌تر حدیثی با این عنوان بارگذاری شده بود: «به رفیقت بگو که دوستش داری».
حدیث زیر نیز تأکیدی است بر این موضوع.
 
.عَنْ یَحْیَى بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی الْبِلَادِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ: مَرَّ رَجُلٌ‏ فِی‏ الْمَسْجِدِ وَ أَبُو جَعْفَرٍ ع جَالِسٌ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع. فَقَالَ لَهُ بَعْضُ جُلَسَائِهِ: وَ اللَّهِ إِنِّی لَأُحِبُّ هَذَا الرَّجُلَ. قَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ: «أَلَا فَأَعْلِمْهُ فَإِنَّهُ أَبْقَى لِلْ
آدم‌های دنیای هر کس دو دسته هستند. آدم‌های داشته و نداشته.
آدم‌های داشته همان کسانی هستند که کنارشان غذا مي‌خوری، راه مي‌روی و حتی مي‌خندی. آدم‌های داشته یعنی همان آدم‌های روزمره! 
هر روز ميبینی‌شان. چشم توی چشم مي‌شوید. اما
دسته دوم آدم‌های نداشته هستند. همان‌ها که حسرت داشتن‌شان توی دلت مدام بالا و پایین مي شود اما نباید که داشته باشی‌شان!
چون اگر به تو تعلق داشته باشند، مي‌شوند آدم روزمره!
اصلا قشنگی این آدم‌ها به نداشتن
معاون نظارت و بازرسی سازمان صنعت معدن و تجارت آذربایجان شرقی گفت: طی دوماهه سالجاری یک هزار و 179 مورد گزارش مردمي و ناظران افتخاری شامل دو بخش کالایی و خدماتی از طریق سامانه 124 سازمان دریافت شده است.پایگاه خبری تحلیلی تریبون24 | Tribune24.ir
 ميگفتند تنهایی هم عالمي دارد اما من ميگویم نه !من ميگویم تنهایی خوب نیست تنهایی آدم را افسرده ميکند حساس و زود رنج ميکند مي گویم به تو که تنها نباش هیچ وقت از زندگیت هميشه هم که آدم نباید سر سنگین و عاقلانه رفتار کندگاهی باید دیوانه باشی الکی سرِ موضوعی الکی بخندی بعد آه عميقی از ته دلت بکشی و بگی همين ؟ زندگی همينِ که من انقدر سخت ميگیرمش ؟همين امروزه که امتحانم را بد داده باشم بعد هی حرص و جوش بخورم که چرا اینجور و اونجور؟زندگی اما همه
بسم الله 
صدایش مي آمد و خودش نبود، شصت هفتاد ساله ميزد صدایش؛ پیر، ناهماهنگ، خش دار. انگار تارهای صوتی اش چین خورده بودند و لای چین ها دود اگزوز اتوبوس های فکسنی جمع شده بود  و اصوات هنگام عبور لابلای آنها گیر مي کردند . یک همچین صدای ناجوری داشت . همينطوری که داشت حرف ميزد از جلوی اتاقمان رد شد . سی سالش هم نبود . شوکه شدم و فکر کردم : صدایش زودتر از خودش پیر شده و ناگهان دلم گرفت . 
کدام بخش وجودم زودتر از خودم پیر شده بود ؟ 
هميشه بخش هایی از وج
به نام هستی بخش احساسیک روز دیگر و سلامي تازه تر، به بهترین اتفاق زندگی امامروز حالت چطور است؟آماده شدی برای مهمانی پیش رو؟ بهترین لباس هایت را انتخاب کرده ای؟مي دانم هنوز آنقدر لایق نشده ام که دعوتم کنیمي دانم که اجازه نداده ای که دعوتت کنمميهمانی خدا را مي گویم. ميهمانی که خدا به دل های لایقی چون دل تو، بیشترین برکات و رحمات را ارزانی مي دارد. خوش به حالت که دلت مامن این الطاف الهی مي شود.خوش به حالت که زبانت گوینده بهترین الفاظ مي شود. خوش
مدیرکل حوزه نمایندگی ولی فقیه وزارت جهاد کشاورزی گفت: رهبر معظم انقلاب از طرح احیای نهاد مردمي جهاد سازندگی استقبال کردند و علاقمند به گسترش این کار هستند، البته تأکید کردند که تشکیلات دولتی در این طرح افزایش نیابد و از ظرفیت‌های مردمي استفاده شود. بصیرت
بعضی وقتها دوست داری بروی و گم بشوی.رفتن و گم شدنی واقعی و نه شعاری.
رفتنی از جنس ماندن و ولی همرنگ شدن چنان که استتار شوی ميان جمع.
مثل درخت شوی ميان جنگل درختی درست شبیه بقیه درختان که وقتی از کنارشان ميگذريم به یاد نمياریم کدام کدامين یک بود.
و وقتی خاطرات را جستجو ميکنیم از جنگل ميگوییم و نه درخت.
بعضی وقتها دوست دارم اینگونه شوم ولی غمي و کسالتی مورفین طور وجودم را ميگیرد.
گم شدن اصلا بد نیست نوعی آسودگی دارد ولی اگر بتوانی اگر رویایی هر شب
یک عده هستند که وقتی کنارشان از عشق صحبت ميکنی ميخندند و ميگویند عشق؟!
عشق دیگر چیست؟!
جمع کنید این بساط را عشق کجا بود.
نگاه به خنده ای این آدم ها نکن ، این خنده ای شان از هزار گریه بدتر است .
این ها جگرشان برای عشق سوخته که این طور از عشق ميگویند.
این آدم ها زمانی عاشق بودند ولی با چشمهای خودشان خیلی چیزها را دیدند ، خیلی چیزها را شنیدند و انگشت خود را در حلقشان کرده و هر چه عشق و احساس بود بالا آوردند.
از همان زمان متنفر شدند از عشق از محبت از
دخترم:
یکی از کارهایی که در طول زندگی مشترکم انجام ميدادم این بود که وقتی از سرکار به خانه مي آمدم با کلید درب منزل را باز نميکردم. اغلب زنگ ميزدم تا مادرت درب را برایم باز کند. تا الان که برایت مينویسم به ایشان نگفتم علت این کارم را. و ایشان هم نپرسیدند. اما بسیار ماهرانه وقتی درب را باز ميکند و من وارد خانه ميشوم با لبخند از من استقبال ميکند. گاهی دم در هال مي ایستد و از آمدنم استقبال ميکند. نميدانم چه نورانیتی در این کار است اما هر چه هس
 
همزمان با گراميداشت اولین سالگرد شهادت سردار سلیمانی، رویداد مردمي تولید محتوای مجازی «مرد ميدان» برگزار مي‌شود.
 
ميثمي توضیح داد: مشارکت کنندگان در این طرح مي‌توانند پس از تولید محتوا در هر قالب و انتشار آن در رسانه‌های اجتماعی، گروه‌های اجتماعی و سایت تلوبیون، با درج هشتگ های مربوط (#مرد_ميدان) به رویداد، عضوی از این جریان ملی شوند و یا با ارسال اثر به شناسه marde_meydan@ در این رویداد مردمي مشارکت کنند.
 
دبیر رویداد «مرد ميدان» تنوع 
نامه دکتر علیرضا عطر به فرهاد داودوندی آقای داودوندی عزیز واقعا این انسان‌های خوب و قدیمي (سالمندان) که از این دنیا جز سلامتی روح و روان  چیزی نميخواهند چقدر بی الایش و ساده و با دلی مهربون اینجا را نظاره مي‌کردند آقای داودوندی خدایش هیچوقت بخودم نبالیدم چون عاشق گیاهان هستم ولی امروز دروغ چرا؟!ی کم بخودم حسودی کردم و  شاید برای اولین بار با چشم بصیرت به آینه خیره شدم و بفکر  گذشته  فرو رفتم که چقدر سختی  کشیدم ، ملامت شدم . ا
حکاکی های مربع و مستطیلی (جوغن مربعی و مستطیلی ) به طور حتم نشانه مقبره مي باشد.
این نشانه ها به معنای گوردخمه ، مقبره اتاقی ، کلیسا و مهمترینشان احتمال اینکه قبر زن هم باشد زیاد است.
ابعاد حکاکی مربعی و مستطیل (جوغن مربعی و مستطیلی ) به ما درباره اینکه چگونه مزاری مي باشد، اطلاعات مي دهد.
حکاکی مربعی و مستطیل (جوغن مربعی و مستطیلی )  به عمق ۴- ۵ سانتیمتر، به معنای قبرستان کلیسا مي باشد.
جوغن مربعی با این ابعاد، با عمق قبر رابطه مستقیم دارد .
.روزی که مادر شدم بچه ام هر چه بود، پسر یا دختر؛ مي نشانمش روی پاهایم موهایش را نوازش ميکنم و ميگویم: جانِ مادر در دنیای آدم بزرگها کسانی هستند که ميتوانند دیگران را عذاب دهند، زندگی را به کامشان تلخ کنند، توی مخمصه های ذهنی و روحی و جسمي بیندازندشان، ظلم کنند، حق خوری کنند، دل بشکنند، دل! آخ دل کاری کنند آدم های مقابلشان از فرطِ دردی که آنها به دلشان انداخته اند دیوانه شوند، کاری کنند روحِ آدمهای دور و برشان بميرد، خودخواهی کنند، پرده در
به نام خدای مهدی (عج)


روایت مردانی که در کنار عرش خدا جایگاه دارند ؛ از جنس نورند و به واسطه روح الله بهم نزدیک ميشوند.« از احمد بن سالم، از محمد بن یحیی بن ضریس، از محمد بن جعفر، از نصر بن مزاحم و ابن ابی حماد، از ابی داود از عبدالله بن شریک از ابی جعفر علیه السلام که فرمود: ابوبکر و عمر و زبیر و عبدالرحمن بن عوف به درگاه رسول الله (ص) نزدیک شدند و نشستند، پس پیامبر(ص) بر آنها وارد شد، کنارشان نشست،سپس فرمود: همانا از سمت راست خداوند عزوجل – یا ا
حکاکی های مربع و مستطیلی (جوغن مربعی و مستطیلی ) به طور حتم نشانه مقبره مي باشد.
این نشانه ها به معنای گوردخمه ، مقبره اتاقی ، کلیسا و مهمترینشان احتمال اینکه قبر زن هم باشد زیاد است.
ابعاد حکاکی مربعی و مستطیل (جوغن مربعی و مستطیلی ) به ما درباره اینکه چگونه مزاری مي باشد، اطلاعات مي دهد.
حکاکی مربعی و مستطیل (جوغن مربعی و مستطیلی ) به عمق ۴- ۵ سانتیمتر، به معنای قبرستان کلیسا مي باشد.
جوغن مربعی با این ابعاد، با عمق قبر رابطه مستقیم دارد .
۴- ۵
لینک دانلود:
http://bit.ly/2ZwUADA
 
http://bit.ly/2ZwUADA
 
برای مشاهده تمامي سوالات بر روی لینک بالا کلیک کنید:
 
بخش کوچکی از سوالات لینک بالا:
 
-عسل چیست؟
الف-شهد گلها
ب-مدفوع زنبور عسل
ج-شربت شکر
د-بزاق زنبور عسل
 
-کدام مورد باعث نرزایی مي شود؟
الف-ملکه جفت نخورده و تخم ریز
ب-ملکه اسپرم تمام کرده
ج-کارگر تخمگذار
د-همه موارد
 
-مناسبترین حالت تخم ریزی ملکه کدام است؟
الف-منظم از کنارشان
ب-نامنظم از کنارشان
ج-منظم از وسطشان
د-منظم از لبه شان
 
-مناسبرترین حالت تخ
رئیس کميته مشارکت‌های مردمي اربعین با اشاره به فعال شدن موکب‌ها برای توسعه زیارتی ایران و عراق گفت: سالانه حدود ۲ ميلیون زائر عراقی به ایران مي‌آیند که با توجه به ظرفیت موجود مي‌توانیم این تعداد را به ۵ ميلیون نفر افزایش دهیم. به گزارش خبرگزاری رضوی، حسن پلارک رئیس کميته مشارکت‌های مردمي اربعین با اشاره به تشکیل سازمانی مستقل به منظور روابط بهتر ایران و عراق اظهار داشت:.
   روزی که مادر شدم بچه ام هر چه بود، پسر یا دختر؛ مي نشانمش روی پاهایم موهایش را نوازش ميکنم و ميگویم: جانِ مادر در دنیای آدم بزرگها کسانی هستند که ميتوانند دیگران را عذاب دهند، زندگی را به کامشان تلخ کنند، توی مخمصه های ذهنی و روحی و جسمي بیندازندشان، ظلم کنند، حق خوری کنند، دل بشکنند، دل! آخ دل کاری کنند آدم های مقابلشان از فرطِ دردی که آنها به دلشان انداخته اند دیوانه شوند، کاری کنند روحِ آدمهای دور و برشان بميرد، خودخواهی کنند، پ
جنبش مردمي آموکار چیست؟#آموکار مخفف 2 چیز است:  1- آموزش و کار 2- اقتصاد مقاومتی و کشف استعداد های راکد.این جنبش در مسیر اقتصاد مقاومتی و اجرای فرمان مقام ولایت، از آذر ماه سال ۱۳۹۵ به همت جمعی از دلسوزان ایران اسلامي در اصفهان آغاز شد.ادامه دارد کانال آموکار:http://sapp.ir/amookar
کودک که بودم پروانه جمع ميکردم . پروانه های آبی رنگ . ميخواستم زندنگهشان دارم . ميدانستم که هر پروانه حداکثر هفت روز ميتواند زنده بماند . ميخواستم برایشان خانه ای بسازم تا حداقل کمي بیشتر از دنیا چیز ببینند . فکر ميکردم اگر پروانه جمع کنم و گل هارا بیاورم کنارشان، آنوقت همه خوشحال خواهند بود و کسی احساس تنهایی نخواهد کرد . من تنها فرزند بودم . تنها فرزند از خانواده‌ای از هم گسیخته که هرکدام جایی ازین جهان پهناور زندگی ميکرد . نميدانم
به‌شیوه‌یِ تاگور

آن‌جا که جانِ پاک‌دلان بیمناک نیست
آن‌جا که شرمناک است آن دل، که پاک نیست
آن‌جا که مرد نیست زِ نامرد در شکنج
آن‌جا که مردمي را بیمِ هلاک نیست
آن‌جا که نیست راستی آزرده از دروغ
آن‌جا که آبرو را از ننگ باک نیست
آن‌جا که شوق بال گشاید سویِ کمال
آن‌جا که آرزو را جا در مَغاک نیست

فرخنده جایگاهی کان ميهنِ من است
وین رنج‌برده‌دل را آن گوشه مأمن است
آن‌جا ست کز جمالِ هنر، دل منوّر است
آن‌جا ست کز فروغِ خرَد،
با سلام مطالعه تاریخ در طول صد سال اخیر حکایت از واقعیت تلخی دارد که همه به راحتی از کنار ان مي گذريم. چرا ملت ایران به این راحتی علیه کشور خود مي شوند. چگونه دشمنان در بین ما ایرانی های احساسی و خوش قلب وارد مي شود وخود ما را دشمن اقتدار ایران مي شویم. از زمان صفوفیه شاه عباس به این نتیجه رسید برای داشتن ایرانی قوی باید ارتشی قدرتمند ایجاد نمود تا ایران را در منطقه و جهان بتوان در جایگاه خود قرار داد.
آنچه سیل با خود آورد و برد؟5/3 ميلیارد دلار خسارت کلی سیل، 2000ميلیارد تومان خسارت به واحدهای صنعتی، 89هزار واحد مسی تخریب و آسیب جدی دید، 6700ميلیارد تومان خسارت سیل به کشاورزی، 4هزار ميلیارد تومان خسارت سیل به راه‌ها. ميزان رواناب‌ها در سطح کشور به حدود 50 ميلیارد مترمکعب رسید که 3.5 برابر سال گذشته است، دریاچه اروميه حدود 50 سانتی‌متر افزایش ارتفاع آب داشته است، اکثریت تالاب‌های کشور احیا شدند.**************************رهبر انقلاب در دیدار با ا
اولین جلسه ستاد جمع آوری كمك های مردمي جهت سیل زدگان این مراسم با حضور شهردار ،امام جمعه ،رئیس و اعضای شورای اسلامي شهر ،فرمانده حوزه های بسیج ،ائمه جماعت و فرمانده نیروی انتظامي راهور برگزار گردید .در این جلسه در خصوص چگونگی جمع آوری کمک های نقدی و غیر نقدی جهت ارسال به مناطق سیل زده مورد بحث و بررسی قرار گرفت .
خبرگزاری وحیدیه نگار
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین جستجو ها

Deron we read to live تحلیل بازی های روز گروه کسب و کار گیم اور آثار استادنورالدین کرمی بهترین فروشگاه اینترنتی آموزش ديجيتال مارکتينگ شورای دانش آموزی دبیرستان شهید خسروی Sam Lisa