نتایج جستجو برای عبارت :

دانلوداهنگ حسین عامری مادر

   دو شب پیش بود. نشستم به شمردن تمام آدم‌هایی که برایم مهمند و بیشتر از بقیه با آن‌ها در ارتباطم. پنج‌تا بودند. خنده‌دار بود. به زحمت به تعداد انگشتان یک دستم بودند.  کودکانه نام‌هایشان را تکرار می‌کردم. تکرار می‌کردم که ببینم چه خاطرات و روزهایی را با این آدم‌ها گذرانده‌م. روزهای شیرین زیادی نبودند. غم‌زده بودم. به این فکر می‌کردم که اتاقمان در خوابگاه طبقه چهارم است. اگر شانس بیاورم فردایی درکار نخواهد بود. به جمعه‌ای فکرکردم که تما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین جستجو ها

سنگر مجازی شهید احمدی روشن جامعه القرآن الکریم استان همدان عابر پیاده هارمونی کویر Cathy کلينيک پوست و مو رز Sima آشپزی ایرانی نصب اسلب وبلاگی از جنس زندگی