نتایج جستجو برای عبارت :

نگاهی دوباره به تربیت اسلامی

سرم درد می کند. شقیقه هایم زق زق می کند. گوشی را برمیدارم تا زنگ بزنم
به مامان. جواب نمی دهد. یک کاسه سوپ برای زینب می ریزم و می گذارم روی اپن تا خنک
شود. مطهره صندلی را گذاشته زیر پایش و ماژیک ها را برداشته. صدایش می کنم و می
گویم فقط توی دفترش بکشد. زینب رفته سر کابینت و ظرف لوبیا را برداشته.  ظرف را ازش می گیرم و می نشانمش روی صندلی سه
چرخه تا سوپش را بدهم. مطهره یک خط قرمز می کشد روی دیوار. زینب یک قاشق می خورد و
دوباره می رود سراغ کابینت. دوباره ز
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین جستجو ها

سلام تکنولوژی! عطر تلخ عشق انشا پرداز کامپیوتر خیلی دوس داشتنیه نمایندگی سانترال پاناسونیک - 02188941000 دانلود فیلم و سریال ایرانی تیم برنامه نویسی اکسیر زمان پیشروبار کرج gardeshgari