اگر
می گویم فیلسوف دیوانه مثل پناهی، انسان کلمه است نمی خواهم بگویم که او
"جمله" ندارد. دارد. اما جملاتش بوی کلمات و کلماتش بوی حروف و حروفش
بوی سکوت می دهند. همه ی آثار پناهی را بخوانید.جمله اي در آنها نمی توان یافت که
قفل جزمیّت بر درِ آن نهاده شده، و راه هر گونه تأمل و فهم دیگری را مسدود کرده
باشد. هر جمله اي، افق تأملی دیگر، و نگاهی دیگر، و فهمی دیگر را می گشايد و همگان
را به "تعامل در تأمل" فرا می خواند. من به هیچ وجه درباره ی قالب آث
درباره این سایت